نائیریکانائیریکا، تا این لحظه: 13 سال و 8 ماه و 10 روز سن داره

مامان روان شناس

هنرهای نائیریکا

سلام دخترکم امروز خاله مهیا زنگ زد و باهم رفتی رستوران شبستان، خاله برای شما یه خرگوش پشمالو کادو اورده بود دستش درد نکنه.  خاله که تا حالا تو رو ندیده بود و خیلی از دیدنت خوشحال شدو تو هم هی براشون خندیدیدی و خودت رو تو دلشون جا کردی از کارهای جدیدی که  تو این مدت یاد رفتی بای بای کردنه دیگه به همه جای خونه سر می زنی و هر چی رو بخواهی، هر طور شده به دست می آری چند روز پیش می خواستی سیدی رو از روی میز تلویزیون برداری و قدت نمی رسیدپات رو بالا گرفته بودی و یه پایی خودت رو می کشیدی بالا تا بتونی سیدی رو برداری که موفق هم شدی. وقتی هم من می رم تو اتاق و صدات می کنم تو هم تند تند چهار دست و پا  پشت سرمن می یایی ...
5 تير 1390

نائیریکا اومده

سلام دختر عزیزم خوشبختانه امروز من پروژه رو تحویل دادم تو این چند هفته نتونستم خوب بهت برسم.امروز هم از صبح تا شب داشتم خونه رو تمیز می کردم شب هم خاله زنگ زد و با مامان جون و دایی احسان و خاله جون رفتیم پارک فردا هم کلی کار عقب افتاده دار که باید انجام بدم. بنابراین امروز چند تا عکس از شما برای عموها و خاله ها می زارم تا سر وقت بیام و باهات حرف بزنم.   نائیریکا و درویش در 7 ماهگی   نائیریکا در هتل باغ مشیر لممالک   نائیریکا بعد از خوردن ماست   نائیریکا تو بغل عمو فارسی که خیلی دوسش داره و چند وقته نائی جون رو ندیده و دلش خیلی تنگ شده عزیزم حالا داری من صدا  می کنی تا بیام پی...
4 تير 1390